هر چه را دلم خواسته انجام داده ام، نزدیک هشتاد سال... چشم و گوشم دست خودم بود، آزاد بودم دیگر... حالا نزدیک قبرم ایستادم و به چشم و گوشم و به کل جسمم نگاه می کنم که چه ذلیلانه خوابیده است! ولی من بیدارم... اما دیگر دست خودم نیست...
افزون طلبی شما را به خود مشغول (وغافل) ساخته است. /1/تا اینکه (مردید و) به گورستانها رسیدند./2/هرگز چنین نیست (که شما می پندارید) بزودی خواهید دانست./3/باز (هم) چنین نیست, بزودی خواهید دانست./4/چنین نیست (که شما گمان می کنید) اگر شما به علم یقین (حقیقت را) می دانستید. (از فزون طلبی وغفلت دست بر می داستید)./5/قطعاً جهنم را خواهید دید./6/سپس محققاً آن با چشم یقین خواهید دید./7/آنگاه حتماً در آن روز از (همۀ) نعمتها باز خواست خواهید شد./8/سوره مبارکه تکاثر
Competition in [worldly] increase diverts you / Until you visit the graveyards. / No! You are going to know. / Then no! You are going to know. / No! If you only knew with knowledge of certainty... / You will surely see the Hellfire. / Then you will surely see it with the eye of certainty. / Then you will surely be asked that Day about pleasure. /
اگر کسی به من بگوید روزی خواهی مُرد، هرگز قبول نمی کنم... مگر خدا هم می میرد؟! شاید روزی زمین نابود شود، زمان در هم شود... اما روح من از کسی است که فنایی ندارد... مطمئنم، مطمئنم که روزی به اصل خویش باز می گردم!
آنها که هرگاه مصیبتی به ایشان برسد می گویند: ما از آن خداییم، و به سوی او باز می گردیم. (بقره / 156)
Who, when disaster strikes them, say, "Indeed we belong to Allah , and indeed to Him we will return."
می بینم... خوشم می آید... کلیک می کنم... باز خوشم می آید و می نویسم و می گویم و... . ولی وای به حال من، آنروز که خوشم نمی آید اما می گوید و می گوید و می گوید... هر آنچه را که دیده بود! هر آنچه را که انجام داده بودم!
روزی که زبانهایشان و دستهایشان و پاهایشان به آنچه می کردند بر علیه آنها گواهی می دهند.(نور / 24)
On a Day when their
tongues, their hands and their feet will bear witness against
them as to what they used to do.